دکتر ایان کلارک: آیا مادران از طریق فرزندانشان زندگی می کنند؟
آیا مادران زندگی خود را از طریق فرزندان خود می گذرانند؟ این سوالی است که من به عنوان بخشی از گفتگوی بعد از شام پرسیدم و از پاسخ منفی او متعجب شدم. داماد من که یک خانواده درمانگر در ایرلند است، بر این عقیده بود که این موضوع منعکس کننده کلیشه ای از زنان است که باعث می شود نقش خانه نشینی و تربیت فرزندان به آنها داده شود. شکی نیست که نگاه قدیمی به جایگاه زن در خانه منجر به تبعیض جدی در بسیاری از جوامع سنتی از جمله ایرلند شده است. در ایرلند، زنان هنگام ازدواج مجبور به ترک مشاغل دولتی شدند، این رویه به دلیل این کلیشه از نقش آنها تا دهه 1970 ادامه داشت. زنان نیز از نظر دستمزد مورد تبعیض قرار گرفتند، حتی اگر دقیقاً همان شغل مردان را انجام دهند.
اما این کلیشه اصلاً منظور من نبود: چیزی که در اوگاندا می بینم این است که دختران در طول زندگی باید بر موانع زیادی غلبه کنند، اما مادران آنها قدرت و پشتیبان آنها هستند. نگرش های شوونیستی همچنان در این کشور وجود دارد و سوء استفاده از دختران و زنان بسیار زیاد است. اگرچه قوانینی علیه خشونت خانگی وجود دارد، اما هنوز هم رایج است، دختران جوان به عنوان عروس به مردان مسن داده می شوند و آموزش دختران به ویژه در مناطق روستایی به شدت کم است. دختران با چالش های زیادی روبرو هستند و اغلب با قدرت مادرشان حمایت می شوند. با این حال، به دلیل این چالش ها، دختران شخصیت خود را توسعه می دهند و در بسیاری از موارد بهترین "مرد" برای این شغل می شوند.
برخی از مادران فرصت اصلاح سرنوشت خود را در زندگی ندارند و در نتیجه تصمیم می گیرند که چنین اتفاقی برای فرزندانشان به خصوص دخترانشان نخواهد افتاد. این مادران تلاش می کنند تا به فرزندان خود فرصتی بدهند که هرگز نداشته اند. این مادرانی هستند که زندگی خود را از طریق فرزندان خود می گذرانند. من با زنان جوان موفق بسیاری ملاقات کرده ام که به من گفته اند همه چیز را مدیون مادران خود هستند. در داستان های آنها، پدر اغلب غایب است و مسئولیت کامل تربیت فرزندان را بر عهده همسر می گذارد. خانم جوانی را می شناسم که مادرش فروشنده سبزی فروشی بود، اما توانست دخترش را به مدرسه و دانشگاه برساند تا مدرک معلمی بگیرد. مادر دیگری را می شناسم که دو دختر را به تنهایی بزرگ کرده و به دانشگاه برده است. مادر دیگری را می شناسم که شوهرش تصمیم گرفت خانواده را رها کند چون همه دختر بودند و خانواده دیگری تشکیل دادند، اما همه دخترانش موفق بودند، بیشتر از پسران خانواده دیگرش به خاطر مادرش.
من این داستان های خانوادگی را می شناسم چون وقتی بچه ها موفق شدند به من گفتند. تجربیات دوران کودکی این زنان جوان را به این نتیجه رسانده است که مادران خود را ناامید نخواهند کرد و زمانی که شغلی دارند، اولویت اول آنها این است که مادران خود را بیمه کنند. ویژگی هایی مانند اخلاق کاری و صداقت که این زنان سزاوار آن هستند، تحت مراقبت مادرانشان ایجاد شد. همه این دختران مشکلاتی داشتند، اما به مادرانشان نظم و انضباط آموختند. زمانی که آنها کودک بودند، ممکن است احساس می کردند که مادرانشان سختگیر هستند، اما بعداً متوجه شدند که او آنها را به افرادی تبدیل کرده است که می توانند هر چیزی را که زندگی به آنها ارائه می دهد، انجام دهند.
بنابراین در پاسخ به این سوال که آیا مادران از طریق فرزندان خود زندگی می کنند، فقط می توانم بگویم که من به مادران اوگاندایی احترام می گذارم که چگونه توانسته اند بر موانع بسیاری در این جامعه غلبه کنند تا فرزندان خود را آموزش دهند تا به آنچه که خودشان از آنها محروم شده اند، غلبه کنند.
آیا داستانی در جامعه خود دارید یا نظری برای به اشتراک گذاشتن با ما دارید: به ما ایمیل بزنید editorial@watchdoguganda.com
[ad_2]