کوچکی‌های بزرگ: نقش زنان در فرهنگ و هنر

زنان همواره نقش مهمی در جامعه و فرهنگ داشته‌اند. دوران‌هایی که برای زنان اجازه کار در صنایع فرهنگی داده نمی‌شد بسیار دور و بر است. از داستایوسکی تا هستر، از جین آستن گرفته تا مارگارت اتوود، زنان همیشه نقش بسیار مهمی در صنعت هنری داشته‌اند.

به طور کلی، می‌توان گفت که زنان در پوشش‌های مختلف همچون منتقد، نویسنده، بازیگر، تصویرگر، آهنگساز و ... در حوزه های مختلف دنیای هنر و فرهنگ حضور دارند. بیشتر این زنان از همچون مجامع و جوامع مردان تحت فرهنگ جامع هر کرخت هیچ وقت در مسیر خود رو به رشد یا پیشرفتی که خود خواسته بودند ممکن به نظر نمی‌رسید.

اما امروزه، حتی با تمرکز روی تردی های رو به جلو در فرهنگ جمعی، ما هنوز نباید از چالش هایی که زنان هنوز در فرهنگ و هنر روبرو هستند، ساکت بمانیم. در این مقاله، نقش زنان در فرهنگ و هنر، از داستان های خیالی تا یونسکو پوشش داده خواهد شد.

بخش اول: نقش زنان در ادبیات

حضور زنان در ادبیات از داستان های خلاقانه گرفته تا شعر و سرودها بسیار قابل توجه است. اولین مورد که به ذهن می‌رسد استلف هنگامیکه با نوشتن رمان برتری روزهای انگلستان از توجه خود برخوردار شد. او در این رمان 

داستان باقی‌مانده پدرخوانده‌اش را به شکل یک زن نوشت و در این بین مبارزات زنان برای ازدواج شاد، انتقام گیری و حتی فضای خانگی را روایت کرد. همچنین، در زمان کنونی ما از نویسندگانی مانند تانگرین فاراه، آلیس واکر، اریکا جون و آمی پولزر شاهد شاهد آثار بسیار زیبا و برجسته زنانه‌هستیم.

بخش دوم: نقش زنان در صنایع تصویری

صنایع تصویری همچون سینما و تلویزیون هیجان انگیز ترین فرصت را برای برجسته شدن زنان فراهم کردند. در محیط سینما، ما از نقش های قوی زنان همچون الی ریپلی در Aliens، بری لن اندرسون در Terminator، و کارا دانور در Wonder Woman شاهد بوده‌ایم. این نقش های بی شک حرکتی آزادکننده برای زنان هستند و با دور زدن تصویر سوپررانی زنان، حقوق زنان و حتی برابری آنها را در دنیایی کاملاً جنگلی، نشان می‌دهد.

در تلویزیون، نقش های زنان نیز هر روز پایه و پیشانی خود را گسترش می‌دهد. در هنگامی که با مردان از نقش‌های زنان صحبت می‌کنیم، معمولاً اولین نمونه درباره شخصیت لورن سیفر در Gilmore Girls، بیاندهنده‌ گسترش نقش قوی زنان است.

بخش سوم: نقش زنان در هنر

نقش زنان به عنوان هنرمند در تمام قاره‌های دنیا از مونالیزای لئوناردو داوینچی تا نقاشی‌های داستایوسوسکی، هنرمندان مانند آوانگار

، فریدا کالو و یوکو اونو همواره نقش بسیار مهمی در جنبه‌های مختلف هنر از نقاشی تا مجسمه‌سازی داشته‌اند. زنان در هنر همچنین برای ایجاد بازتاب تاریخی شان، نمی‌توانند از سطح آزار و اذیت خود تغییرات گوش دهند. در نقاشی، تصویر میتروپولیتن عروس، جان ولتر شانه در کمال بی‌عرضگی خوانده شد. در ویکتورینا تنگ، پرتره‌های زنان، دستاوردهای آموزشی، آلودگی، جنجال‌ها و دستاوردهای خود را نشان می‌دهند.

زنان در هنر بسیاری از ایده‌ها و جریان‌ها را رهبری کرده‌اند. از جمله تودذیر، گروهی از زنان هنرمند در دهۀ 1920 که به بیان خلاقانه اعتراض کردند؛ همچنین در دهه 1960 با گسترش حقوق و نقش جنبش های مدرنیسم هنری، زنان هنرمند از شهرها تا روستاهای دوردست کشور خود اعتراضی به دستایوسوسکی و هایش به عنوان نمادهای بازی کردن برابر نوعی احترام علیه زنان برجسته شدند. اما تنها در دهه‌های اخیر، با هدف توسعه حرکت‌های فراطبیعی، زنان هنرمند با رهنمود یکدیگر به عنوان گروهی از زنان تلاش‌کننده برای رسیدن به بالاترین ارتباط با مشتریان، مخاطبان و مخاطبان دارای روابط برجسته شدند.

نتیجه‌گیری

در کل، نقش زنان در فرهنگ و هنر بسیاری از جنبه‌های زندگی در جامعه را تحت تاثیر قرار داده است. از شعر تا سینما و هنر، زنان هنرمند زمانی که تلاش برای ساختن دنیایی بهتر و متناسب با فرهنگ جامعه را از دیدگاه خود دنبال می‌کنند، به ارثیه فرهنگ و هنر تاثیرات موثری را ایجاد می‌کنند. برای ایجاد تغییر باید برای ارائه آن از تجربه زنانی که در این صنایع فعال هستند، به نوعی بهره جست. ترکیب سرد خود با روح بسیاری از زنان هنرمند، برای نیازمندی‌های بهتر دنیای بعدی بسیار موثر است و باید باشد. به گفتهٔ هیوز، زنان که در فرهنگ و هنری که با کلی مردان دوست می‌شوند، کار به عنوان نقشی مهم در رونق و تعالی زندگی خودشان می‌کنند. در این روند، سعی ما در این مقاله این بود که شرایطی را برای رسیدن به این تغییرات برتر ایجاد کنیم. بنابراین، نقش زنان در فرهنگ و هنر به شکلی بی‌اکتفا و برجسته تاثیرگذار است که این فرهنگ امروزه آزاد، پویا و پویایی اساسی برای تغییرات ضروری است.

منبع : https://fa.wikigender.ir/wiki/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C