DENIS JJUUKO: آیا باید خانه بخرید یا بسازید؟
داستان هایی در مورد افرادی گفته می شود که یک روز صبح از خواب بیدار می شوند و در مجتمع خود به یک راننده کامیون سلام می کنند. راننده و چند مرد تمام وسایل خانه را در کامیون بسته بندی می کردند. وقتی کارشان تمام می شد، مرد خانه به تاکسی می رفت تا در صندلی راننده بنشیند. راننده ماشین را روشن می کند و از مسافر راهنمایی می خواهد. مسافر، یک کارمند دولتی اخیراً بازنشسته یا اخراج شده تحت سیاست های تعدیل ساختاری دهه 1990، هیچ ایده ای نداشت.
گاهی راننده به رئیس سابق خود پناه می داد یا رئیس برمی گشت تا در شرایط اسفباری در روستا زندگی کند. شما احتمالاً با چنین شخصی برخورد کرده اید - او انگلیسی عالی صحبت می کند، به سرعت مدارک تحصیلی خود را فهرست می کند و مشتاق است نامش را ترک کند. ببینید، قبل از کار شما حق داشتن یک خانه در حومه سرسبز و یک ماشین را داشتید. نیازی به ساخت یا خرید ماشین شخصی نبود. پزشکان در خانههای مناسبی در مولاگو زندگی میکردند (آیا به همین دلیل است که عمارتهایی با 5 اتاق خواب و سه خدمتکار میخواستند؟). استادان دانشگاه Makerere خانههایی داشتند، و کارمندان دولت در محلههای کارکنان در کولو، امبویا و نتیندا، در میان دیگر حومههای آب و هوا زندگی میکردند. زندگی خوب بود
بچه ها استرس والدین خود را هنگام بازنشستگی یا اخراج به دلیل اخراج دیدند. به یاد داشته باشید که شرکت های دولتی خصوصی شدند و فناوری ها و فرآیندهای مدرن به معنای اتکای کمتر به انسان ها بود. مردی را تصور کنید که برای شمارش پول در بانک های تجاری اوگاندا استخدام شده است. وقتی ماشینهایی وارد میشدند که میتوانستند پول را سریعتر بشمارند، مجبور شدند آنجا را ترک کنند. یا یک ماشین تحریر را در آن زمان تصور کنید. امروزه هیچ شغلی برای چنین افرادی وجود ندارد (بالاخره، دانشگاه های ما هنوز هم چنین دوره هایی دارند - برای این روز #OutToLunch را ارسال کنید). به هر حال، این تا حدی فساد در کشور را توضیح می دهد. هیچ کس نمی خواهد یک کامیون تاتا (بیشتر یک کامیون تاتا بود که روی آن Promote Cooperatives نوشته شده بود) آنها را از خانه بردارد و جایی برای رفتن ندارند.
با این حال، پس از اینکه بچه ها شغل پیدا کردند، آنها خانه های رایگانی در کولولو یا امبویا برای زندگی نبودند. آنها باید یا اجاره می کردند، می ساختند یا می خریدند. و این تا حدی گسترش کامپالا را توضیح می دهد. نسلی که خانه های شخصی نمی سازد جای خود را به نسلی داده که بی حوصله این کار را کرده است. حدود 20 سال پیش، کیرا یک روستا و یک قبرستان بود. اکنون این قبرها به بولمیزی و سینگو "انتقال" داده شده است.
با این حال، سوال این است که آیا باید از ابتدا بسازید یا خانه بخرید؟ فقط بله یا خیر نیست. اکثر اوگاندایی هایی که در این کشور زندگی می کنند ترجیح می دهند خانه های خود را بسازند. اتفاق می افتد. اکثریت به دنبال زمینی در جایی دورتر از شهر هستند تا بتوانند از پس آن برآیند و خرید کنند. بعد از خرید این زمین معمولا شکسته می شوند. همه پساندازها ناپدید شدهاند یا باید اکنون به بانک بازگردانده شوند. ممکن است پنج سال دیگر طول بکشد تا ساخت و ساز شروع شود.
در این بین، آنها مجبورند در حالی که قصد ساخت و ساز دارند، به پرداخت اجاره ادامه دهند. هنگامی که آنها مقداری پول دریافت کردند، به یک معمار پرداخت می کنند (از جمله تأییدیه های مقامات - مقامات شورای محلی حتی ممکن است از شما هزینه توسعه بخواهند. با این حال شما هستید که توسعه می دهید !!). سپس مواد را بسیج کنید و گاهی از پایه و مانند آن شروع کنید. برخی حتی با «محله پسرانه» شروع می کنند. یافتن مکان های متروکه در سراسر کامپالا بزرگ غیر معمول نیست. اگر زمانی از یک کارگاه ساختمانی خارج شدید، بدانید که وقتی برخی چیزها مانند گاری ها و هیل ها گم شده است، برمی گردید و باید برای خرید دوباره این ابزارها هزینه کنید. گاهی اوقات میله های چوبی که در یک مرحله به عنوان اسکلت استفاده می شود (باید از این کار اجتناب کنیم و از درختان خود محافظت کنیم) آنقدر قدیمی هستند که در مرحله بعدی مورد استفاده قرار می گیرند. پول بیشتری خرج خواهد شد.
شما همچنین برای نظارت خرج خواهید کرد و اگر مشتاق نباشید یا اراذل و اوباش را استخدام کنید، مواد شما را می دزدند یا قیمت ها را افزایش می دهند. حتی ممکن است کار بدی انجام دهند. به سختی می توانید کسی را پیدا کنید که در کامپالا خانه بسازد که پول داشته باشد. زیرا بر خلاف تجارت فعلی، که در آن اقلامی را می خرید و برای سود مجدد می فروشید، پول غرق شده در یک ساختمان مانند چیزی است که در سطل زباله انداخته شده است. حتی میلیاردرها نیز معمولاً هنگام ساختن آرکیدهای خود متلاشی می شوند. و بسیاری از مردم وارد خانه هایی می شوند که تمام نشده است.
حالا تصور کنید که تصمیم گرفته اید به جای ساختن یک خانه کل آن را بخرید. شما پول جمع می کنید و پرداخت می کنید. بانکها معمولاً از شما میخواهند 20 درصد وصول کنید و 80 درصد آن را تأمین مالی میکنند. برخی از توسعه دهندگان املاک و مستغلات حتی خانه هایی با نرخ بهره صفر به شما می دهند. این به این معنی است که شما می توانید در روزی که قرارداد خرید آن را امضا می کنید در خانه زندگی کنید.بنابراین پولی که در هنگام اجاره و ساخت و ساز به صاحبخانه اهدا می کنید می تواند به خانه خودتان برود.
برخی از خانه های دو خوابه مقرون به صرفه وجود دارد که حدود 120-150 میلیون UGX در نجیرا، کونگو و کیرا و حدود UGX53 متر برای یک آپارتمان یک خوابه کاندومینیوم قیمت دارند. آیا این ارزانتر از ساختن خانه خود نیست؟ با این حال، ممکن است یک خانه ییلاقی یا طراحی منحصر به فرد دیگر را ترجیح دهید. آنها نیز در دسترس هستند، اگرچه گرانتر هستند.
به نظر جالب میاد؟ خوب، قبلاً گفتم که هیچ پاسخ آسانی وجود ندارد. آپارتمان به این معنی است که از فضاهای مشترک استفاده خواهید کرد و ممکن است به شما اجازه حیوانات خانگی داده نشود. بنابراین تصور کنید که باید سگ یا گربه مورد علاقه خود را هدیه دهید. همچنین ممکن است کوچک باشد و مانند خانه شما سفارشی ساخته نشده باشد. مواد استفاده شده ممکن است کیفیت مورد نظر شما را نداشته باشند (اما این کاملاً به سازنده آن بستگی دارد). بسیاری از افرادی که خانه می خرند پول کمی را صرف تغییرات می کنند - گسترش آشپزخانه، تغییر رنگ یا انواع کاشی ها.
اگرچه ساختن خانه شخصی گرانتر و بسته به اینکه چه کسی قرارداد شما را میسازد، میتواند پرهزینهتر باشد، اما میتوانید به راحتی این کار را بدون قرض گرفتن یک سکه از کسی انجام دهید. فروشندگان سخت افزار حتی می توانند مواد را با بهره صفر به شما قرض دهند.
نویسنده مشاور رسانه و ارتباطات و پیمانکار املاک است.
توییتر: @Denis_Jjuuko.
آیا داستانی در جامعه خود دارید یا نظری برای به اشتراک گذاشتن با ما دارید: به ما در editorial@watchdoguganda.com ایمیل بزنید
[ad_2]