فاروک کیروندا: موسوینی و مبارزه برای روح پلیس
از آنجایی که UPDF مشغول از بین بردن تروریستهای ADF در جنگلهای کنگو است، رئیسجمهور Yoweri Museveni یک همسویی جدید از اقدامات پلیس و امنیتی را در نحوه برخورد و تعامل با تودهها و عناصر جنایتکار آغاز کرده است. یکی از علاقهمندترین راهبرد پاکسازی او، رهایی نیروها از هرگونه آثار شکنجه به عنوان ابزاری برای گرفتن اعترافات از مظنونین در بازداشت است.
او در اظهارات رسمی به روسای امنیت، شکنجه را "سنتی" و "غیرضروری و اشتباه" توصیف کرد و در صورت استفاده نباید دوباره مورد استفاده قرار گیرد، همانطور که می بینم برخی گروه ها در رسانه ها ادعا می کنند.
به طور سنتی، رئیس جمهور تصریح کرد که استفاده از شکنجه علیه مجرمان مظنون (okutatsya) در مبارزه با جرم و جنایت نه تنها در جوامع سنتی ما به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است، بلکه مورد پذیرش و تشویق قرار گرفته است. اما مانند دیگر رویههای سنتی که اشتباهات خاص خود را دارند، چنین ایدههایی که با منطق همخوانی ندارند باید کنار گذاشته شوند.
در دنیای روشن فکری که محققان به مهارت های درجه یک جمع آوری شواهد و در دسترس بودن ابزارهای مدرن مانند CCVT مشهور هستند، چه کسی به شکنجه نیاز دارد؟ این علاوه بر نیاز و یادآوری تلخ است که ما تا چه حد از اوگاندای قدیمی و آشفته قبل از 1986 فاصله داریم.
حضور UPDF در کنگو با اطلاعات مبهم استخراج شده از تروریست های دستگیر شده اطلاع رسانی نشده است. اطلاعات دقیقی از آن دریافت میشود و سالها به یک سرنخ منجر به سرنخ دیگری میشود که در بمبگذاری سال گذشته در کامپالا به اوج خود رسید، که هیچ شکی در مورد اینکه چه کسی مردم اوگاندایی را در تمام مدت ترسانده بود، باقی نگذاشت. به همین دلیل است که حضور ارتش در کنگو، و دقیقاً در دقت آن، کجا و چگونه ضربه زدن، موجه است. به همین دلیل است که دولت کنگو مایل به مشارکت در عملیات است. آیا دولت کنگو برای انجام این حرکت شکنجه شد؟ نه! آنها روش های ما را درک می کنند و به آنها اعتماد دارند. اوگانداییها باید به روشهای موسوونی اعتماد کنند، حتی اگر گاهی کند به نظر میرسند.
رئیسجمهور علاوه بر ممنوعیت صریح استفاده از شکنجه، از دستگاههای امنیتی (پلیس) میخواهد که در مدیریت تجمعات مردمی انسانیترین رفتار را داشته باشند و از روشهای مناسب برای دستگیری یا تحت فشار گذاشتن مظنونان در صورت مقاومت در برابر دستگیری، مانند ضرب و شتم استفاده کنند. آنها در زمان بازداشت اساس حرکت او "نقطه شروع اساسی اصل NRA برای ارتشی بودن از مردم، و همچنین خدمت به خارجی های مطیع بازدید کننده از اوگاندا" است.
رئیس جمهور در منع مقامات امنیتی از ضرب و شتم یا دفع افراد با کف دست باز، پارس کردن به آنها و استفاده از ابزارهای قهری زمانی که جان یا مال کسی را به خطر نمی اندازد، محتاط است. او مؤدبانه به شما توصیه می کند که آنها را محدود کنید و آنها را به همکاری با حاکمان قانون که «برادر، خواهر، پدر، مادر، عمو، خاله، خاله، خاله، مادرشوهر، دوست و...» آنها هستند وادار کنید.
رئیس جمهور خواستار رعایت دقیق قوانین و دستورالعمل های سازمان ملل در مورد استفاده از زور شد و از قانونگذاران اوگاندا خواست تا این اقدامات را در نظر بگیرند و از آنها حمایت کنند زیرا به نفع آنهاست. من معتقدم که اگر راهنماییهای او جدی گرفته شود، شاهد نیروی پلیس مردممحور بهتری خواهیم بود که بتواند به طور مستقل با جرایم مبارزه کند و اعتماد مردم قانونمدار اوگاندا را جلب کند.
تا اینجا از نظر قلب و ذهن رئیس جمهور خیلی خوبه! از جمله این طرز تفکر و اصلاح عملیاتی و بهبود روابط پلیس و امنیت مدنی چیزی است که من می توانم آن را فیل در اتاق بنامم. این حیوان توسط کسانی که از وجود آن سوء استفاده می کنند شناسایی نمی شود، در حالی که به نظر می رسد دیگران تأثیر آن را بر وضعیت امنیتی بازی دست کم می گیرند. این نقش گروه های خرابکار است که خود را اپوزیسیون می نامند، اما بازیگرانی خودخواه و سادیست هستند، بدون توجه به آرامش عمومی و رفاه فردی اوگاندایی ها، اما در حالی که وانمود می کنند که برای حقوق شما اهمیت می دهند و می جنگند.
این بازیگران عمدتاً در عرصه سیاسی حضور دارند و از پوشش عمل آزاد دموکراتیک برای ایجاد ظاهری از هرج و مرج و فقدان کامل حقوق مدنی در اوگاندا استفاده می کنند. آنها این کار را با ناتوانی در برآورده کردن استانداردها به عنوان بازیگران قانونمند در امور ملی و رقبای NRM انجام می دهند که می توانند برخی را ببرند و ببازند، و تبدیل به آنارشیست هایی شوند که می خواهند کشور را در آشفتگی کامل فرو ببرند. بروید و در کنار حامیان خارجی آنها باشید. بدون نام بردن از چه کسی، می دانم که اکثر اوگاندایی ها این بازیگران بدخواه را می شناسند. آنها باید از سوء استفاده از وجدان و عقل اوگاندایی دست بردارند و با ذهن اهداکنندگانی بازی کنند که فعالیت های شیطانی خود را برای فریب دادن شهروندان و قرار دادن آنها در موقعیت های تحریک آمیز تأمین مالی می کنند و می خواهند با یکدیگر خونریزی کنند!
بله، گاهی اوقات در عملیات پلیس اشتباهاتی صورت می گیرد، اما معمولاً عملیاتی و منزوی هستند و معمولاً مسئولان مسئول هستند. حتی در این صورت، تخلفات ناگهانی اتفاق نمی افتد. آنها زمانی اتفاق میافتند که افرادی که در این موقعیتها گرفتار میشوند، با دستورالعملهای پلیس به گونهای مخالفت میکنند که انگیزه فعالی را هم برای به چالش کشیدن قدرت و هم برای آسیب رساندن به جان و مال اوگانداییها نشان میدهد.
اگر با فردی ناعادلانه رفتار شود، همانطور که در سراسر جهان اتفاق می افتد، همیشه راهی برای جبران وجود دارد، اما درمان آن برای کسانی است که برای احترام به حقوق دیگران نیاز به احترام و حمایت از حقوق خود دارند و حدود خود را می دانند و در ساخت و ساز سهیم هستند. کشوری امن و برای همه کار می کند.
به عنوان نکته جانبی: طبق قانون اساسی، رئیس جمهور فرمانده عالی کل (CIC) UPDF است. اکثر مردم قبول دارند که او CIC (همه) نیروهای مسلح، از جمله پلیس و زندان ها است. به نام درک Bazzukulu، با توجه به تمایل دیرینه او برای اصلاح همه نیروهای مسلح و نحوه رفتار آنها با شهروندان، اگر او به سادگی تبدیل به CIC همه نیروهای مسلح شود، چه چیزی در خطر است؟ آیا ممکن است مشکلات نیروی انتظامی مربوط به «غیر مستقیم» بودن فرماندهی رئیس جمهور با نیروها باشد؟
نویسنده معاون مطبوعاتی رئیس جمهور است
آیا داستانی در جامعه خود دارید یا نظری برای به اشتراک گذاشتن با ما دارید: به ما در editorial@watchdoguganda.com ایمیل بزنید
[ad_2]